به گزارش سلام لردگان به نقل از خبرگزاري فارس در آستانه سومين سالگرد حماسه مردمي و ماندگار نهم دي، محورهاي تبييني اين قيام مردمي توسط ستاد مرکزي بزرگداشت حماسه نهم دي تدوين شده است که به شرح زير است:
1- تبيين موقعيت ممتاز و برتر نظام جمهوري اسلامي در آستانه انتخابات 88
موقعيت ممتاز و برتر ايران در فنآوري هستهاي- موفقيت ايران در لبنان، فلسطين، عراق و اثرگذاري جدي نظام جمهوري اسلامي در منطقه و دست برتر ايران در مذاکرات هستهاي باعث شده بود که اتحاديه اروپا و آمريکا درخواست جدي براي ادامه مذاکرات 1 + 5 و قبول شرايط جمهوري اسلامي را داشته باشند، حضور 85 درصدي مردم در انتخابات، درآغاز دهه چهارم حيات نظام جمهوري اسلامي ايران.
2- لطمه به اعتبار، جايگاه و سرمايههاي کشور با دروغ بزرگ تقلب
جريان فتنه با دروغ بزرگ تقلب (که بعدها خودشان چه در جلسه در حضور مقام معظم رهبري چه در بازجوييها چه در تحليلهـاي داخـلي اذعـان کردند که امکان تقلب در سطح گسترده وجود ندارد) و اردوکشيهاي خياباني و بيانيههاي تند بعد از آن، ضمن ايجاد ترديد بزرگ در نتايج انتخابات در بين مردم موقعيت سياسي جمهوري اسلامي را در منطقه و دنيا متزلزل کرد.
3- قانون شکني و قانون گريزي جريان فتنه
مقتضاي افراد و جريانهايي که نظام جمهوري اسلامي را قبول دارند و در چارچوب قانون تصميم به مشارکت در رقابتهاي انتخاباتي گرفتهاند، اين است که اعتراضات خود را از مجاري قانوني پيگيري نمايند. جريان فتنه نشان داد که قانون و سازو کارهاي قانوني نظام را قبول ندارد و با اردوکشي خياباني و آشوب ميخواهد به خواسته ناحق خود دست يابد.
4- براندازي نرم طراحي شده توسط دشمن
فتنه سال 88 - در بعد خارجي - از سال ها قبل از 88 طراحي و دنبال شده بود. يکي از نشانههاي آن اين است که سناتور «مک کين»کانديداي جمهوريخواهان در انتخابات سال 2008 در سال 1384 دقيقاً به «جنبش سبز» با همين نام! اشاره ميکند و ميگويد «در ايران، نظام را با جنبش سبز منهدم ميکنيم» مک کين همان کسي است در جريان يک سخنراني در فروردين 1386 در ايالت کاروليناي شمالي آوازي منسوب به گروه «بيچ بويز» در پشت ميکروفون سرود که در آن خوانده شده بود: «بر روي ايران بمب، بمب، بمب، بمب بريزيم ....» و البته 10 ماه بعد -19 بهمن 86- و از عصبانيت خود از جمهوري اسلامي را آشکار کرد. ليکن در مصاحبه با نيويورک تايمز گفت: «من همچنان انديشناک (هراسان از) بلند همتي ايرانيان هستم ، چرا که چيرگي ايراني بر منطقه به درازاي تاريخ است».
همه اسناد و اطلاعات موجود نشان دهنده اقدام طراحي شده دشمن، با کپي برداري از مدل انقلابهاي رنگي براي براندازي نرم بود؛ ثقل زماني در انجام انقلابات رنگين انتخابات است، بدين صورت که با اعلام تقلب در انتخابات از سوي مخالفان، ابطال انتخابات و برگزاري مجدد انتخابات، با مداخله دولتهاي خارجي پيگيري ميشود؛ قبل از انتخابات 1388 توسط جريان فتنه در داخل و توسط دولتهاي غربي و رسانههاي آنها در خارج، با بهرهگيري از تجربه انقلابهاي رنگي و آموزش سازمان راي خود از طريق زير سئوال بردن جريان انتخابات تحت عنوان تقلب، يک جريان اجتماعي براي براندازي نظام راه اندازي کردند.
5- نقش کليدي آمريکا، سفارت خانه هاي غربي و اتاق هاي فکر
دفاتر ويژه، سفارتخانهها و اتاقهاي فکر در واقع مثلث ابزار غرب براي تغيير در ايران را شکل دادهاند. مراکز آمريکايي پيش از انتخابات بهطور گسترده به ادبيات تقلب دامن ميزدند و براي به آشوب کشيدن ايران از پيروزي قطعي ميرحسين موسوي حرف ميزدند و با برجستهسازي فعاليت مخالفان وانمود ميکردند که نظام سياسي ايران در آستانه سقوط قرار گرفته است.
در بعد خارجي از يک سو محافل آکادميک و رسانهاي آمريکا، از سوي ديگر «دفاتر ويژه» آمريکا در کشورهاي مختلف و از سوي ديگر سفارتخانههاي غربي سه کانوني بودند که طي دو دهه فعاليت گستردهاي را با هدف «تغيير در ايران» دنبال ميکردند.
بر اساس بررسيهاي انجام شده حداقل 8 «دفتر ويژه» در دبي، بگرام، بيشکک، باکو، سليمانيه، آمستردام، لندن و واشنگتن به منظور ارتباطگيري، هماهنگسازي، آموزش و تجهيز در فاصله سالهاي 1371 تا 1388 راه اندازي شده است؛ اين دفاتر زير نظر سيا و پنتاگون فعاليت ميکردند.
اسناد ميگويند اين دفاتر به سرشاخههايي در تهران وصل بودهاند و از طريق اين سرشاخهها، نخبگان در حوزههاي مختلف را شناسايي کرده و در يک برنامه چند لايه و چند مرحله توجيه و هماهنگ ميشدند و در نهايت بهعنوان پيشتازان تحول در نظام سياسي ايران مورد استفاده قرار ميگرفتند. سرپلهاي اين «دفاتر ويژه» همان حلقههايي بود که در دوره سازندگي و اصلاحات در برخي از دستگاهها سکولاريزهکردن نظام و جامعه ايران در دستور کارشان بود.
علاوه بر اين دفاتر ويژه، دست کم 17 سفارتخانه غربي شامل سفارتخانههاي انگليس، کانادا، استراليا، فرانسه، آلمان، هلند، بلژيک، سوئيس، دانمارک، فنلاند، کره جنوبي، ژاپن و ... به جمعآوري اطلاعات حساس، ارتباط هدفمند با برخي از مراکز نظام، برگزاري جلسات با بعضي از نخبگان سياسي مخالف نظام ديني، تهيه و تجزيه و تحليلهاي دورهاي و سنجش درجه و ماهيت تغييرات در جامعه ايران مشغول بودند. بعضي از اين سفارتخانهها بخصوص سفارت انگليس در فتنه سال 1388 بهصورت عملياتيتر به مقابله با نظام اسلامي پرداختند بهگونهاي که بعضي از عوامل سفارتخانههاي غربي به دليل حضور مستقيم در آشوبهاي خياباني بازداشت و محاکمه شدند.
محور سوم، مراکز مرتبط با سازمان جاسوسي آمريکا در واشنگتن است که به طور ويژه روي ايران کار ميکنند و تعداد واقعي آنها مشخص نيست. يک گزارش بيانگر آن است که حداقل 70 اتاق فکر در آمريکا، روش هاي مقابله با ايران را تئوريزه و فرموله ميکند و سياستهاي آمريکا در برخورد با ايران در 33 سال قبل، تحت تاثير اسناد و گزارش هاي توليد شده در اين اطاقهاي فکر است.
6- ميدان دادن به جريانات ضد انقلاب
ميدان دادن به جريانات ضد انقلاب اعم از سلطنت طلب، بهايي، منافقين، گروهگهاي ضد انقلاب، زنان فاسد و اراذل و اوباش ( که از همه اين افراد در خيابان ها و در حين اقدامات مجرمانه افرادي دستگير شدند) و حضور اين گروه افراد در اردوکشي هاي خياباني از نتايج عملکرد جريان فتنه بود که اوج آن در حرمت شکني روز عاشورا ظاهر شد.
7- حرمت شکني بزرگ عاشورا و قيام مردمي 9 دي
جريان فتنه و ضد انقلاب همراه، با شعارهاي خود در روز قدس (نه غزه، نه لبنان) و حرمت شکني هاي روز 13 آبان و 16 آذر (شعارهاي حمايت از آمريکا و پاره کردن عکس حضرت امام خميني رضوان الله عليه و حرمت شکني بزرگ عاشورا (آتش زدن خيمه امام حسين(ع) و رقص و پايکوبي در خيابان ها) ماهيت ضد ديني و ضد انقلابي خود را نشان دادند.
حرمت شکني روز عاشورا و حمايت سران فتنه از اراذل و اوباش صبر مردم خداجوي را به سر آورد و مردم عاشورايي با قيام خود در يک تظاهرات عاشورايي بينظير انزجار خود را از توطئه آمريکا و جريان فتنه همسو نشان داد؛ اين حضور در سراسر کشور همه 40 ميليون شرکت کننده در انتخابات 22 خرداد را در بر ميگرفت.
شعارهاي روز 9 دي مشخص کرد که مردم به هيچ جناحي گرايش ندارند. مردم در 9 دي نشان دادند براي دفاع از انقلاب و نظام و رهبري در صحنه هستند.
قيام تاريخي و ماندگار نهم دي 1388 به تعبير مقام معظم رهبري؛ حضرت امام خامنهاي- دامت برکاته- « يکي از قلههاي فراموش نشدني»، « حرکت برخاسته از بصيرت»، « شناختن موقعيت و حضور در لحظه هاي مورد نياز»، «حرکتي در فضاي غبارآلود»،« حرکتي متکي بر ايمان و اراده الهي» در تاريخ انقلاب اسلامي بود.
8- مديريت و مهار فتنه
چهار عامل را ميتوان بهعنوان عوامل زمينهساز حماسه 9 دي و مهار فتنه 88 مورد توجه قرار داد؛ اين چهار عامل عبارت است از ايمان و باورهاي اعتقادي مردم، رهبري الهي و هوشمندانه مقام معظم رهبري، بصيرت ملت ايران و عاشوراي حسيني؛ حضور مردم در عرصههاي مختلف از اعتقادات و باورهاي ديني آنها سرچشمه ميگيرد.
ايمان مذهبي مردم، عشق به اهل بيت (ع) عامل قدرتمند در توليد قدرت مردمي انقلاب پيروزيها و شکست دشمن بوده است؛ در آزمونهاي بزرگ دين مداري مردم عنصر تعيين کننده و کارگشا بوده است.
رهبري مهمترين عامل در مقابله با فتنهها و عبور از بحرانها بوده است. مهمترين عامل آفرينش حماسه 9 دي و باطل السحر کردن فتنه بود. مقام معظم رهبري با مديريت حکيمانه، تبيين و آشکارسازي ماهيت فتنه با استراتژي مقابله نرم و با بهره گيري از قدرت مردمي نظام انرژي و ظرفيت جامعه را به جريان انداخت و با مديريت مردمي و انقلابي بساط فتنه را جمع کردند پيامها، بيانات و تبيينهاي ايشان اثرات شگرفي داشت و ملت ايران را براي آفريدن حماسه پرشکوه بدون دعوت و فراخوان رسمي برانگيخت.
سياست و خط مشي رهبري در طول فتنه، جذب حداکثري و دفع حداقلي و تلاش براي برگشت افرادي که روزي جزء نظام بودند به دامن نظام و جدا کردن خط آنها از آمريکا و ضد انقلاب بود. ليکن متأسفانه سران فتنه نخواستند به اين کشتي نجات وارد شوند و با ادامه هم صدايي و همراهي با پروژه آمريکايي نشان دادند که به اصول نظام پايبند نيستند.
جمهوري اسلامي نظامي مبتني بر اراده ملت است. بصيرت و بيداري ملت ايران عامل سرنگوني حکومت خودکامه شاهنشاهي، شکل گيري انقلاب اسلامي و نظام اسلامي و مقابله با چالشها و تهديدات مختلف بوده است؛ مردم در همه عرصهها در اين سه دهه نقش آفرين بودهاند در هر شرايطي همانند 9 دي که نياز به حضور بوده با بصيرت و اقدام خود گره هاي بزرگ را باز کرده اند و از انقلاب و نظام دفاع کردهاند.
بنابراين در حماسه 9 دي قدرت مردمي نظام به عنوان منبع قدرت نرم ظهور و بروز يافت؛ در واقع 9 دي، نه گفتن با قدرت مردمي مبتني بر مشي انقلاب اسلامي بود.
حرکت مردم مبتني بر نگرش عاشورايي بود. مردم ايران در سخت ترين شرايط از کربلا، عاشورا و ابي عبدالله الحسين(ع) قدرت گرفتهاند و درون مايه همه حرکتهاي انقلابي و نهضتي مردم عاشوراي حسيني بوده است. واقعيت اين است هيچ رويداد و حادثه اي نمي توانست مثل حادثه روز عاشورا ملت ايران را در 9 دي به حرکت درآورد.
بنابرايـن احساسي که در 9 دي بـه جريـان افتاد با روح عاشورايي در آميخته شد. عاشورا ستيزي، پرده دري و حرمت شکني ها در روز عاشورا مردم را به اين رساند که با يک جريان منحرف از جنس لشکر ابن زياد روبرو هستند. که همزمان با شهادت ابي عبدا... الحسين (ع) و ياران آن حضرت پرچم هاي عزاي آن حضرت به آتش کشيده مي شود. وقتي مسأله امام حسين(ع) و عاشورا به ميان آمد اين تحرک عمومي و حرکت عظيم بوجود آمد و آميخته شدن حرکت فتنه با عاشورا ضربه به فتنه را نهايي کرد.
9- تداوم ستيزه جويي با نظام
پس از 9 دي و 22 بهمن سال 88 توقع بود، جريان فتنه به نداي مردم گوش فرا دهد و از ستيزه جويي با نظام دست بردارد. ليکن اطلاعيهها و بيانيههاي بعدي نشان داد که آنها دنبال ايجاد يک جنبش اجتماعي جهت براندازي نظام هستند و اوج آن در 25 بهمن سال 89 و همراهي آنها با آمريکا در مشابهسازي جمهوري اسلامي با حکومت هاي ديکتاتور منطقه و درخواست از مردم جهت حضور در خيابانها بود.
با گذشت زمان، جريان فتنه و عناصر خارج نشين آنها کاملاً خود را به سياست هاي آمريکا هم جهت کردند و امروز اين جريان (جنبش راه سبز اميد، جـريـان فتنه و اصـلاح طلبان همـسو) همان مسيـري را طي ميکنند که آمريکاييها ترسيم کردهاند.
آمريکا ميخواهد؛ ايران الگوي انقلاب هاي منطقه نباشد و آنها نيز با بيانيهها و نامه نگاريهاي خود با سران اين جنبشها همين خواسته را پيگيري مي نمايند، آمريکا ميخواهد با ايجاد يک جريان اعتراضي و جنبش اجتماعي در داخل کشور همراه با سياست هاي تحريم و به بهانه نقض حقوق بشر و مباحث هسته اي دايره فشار داخل و خارج را برنظام افزايش دهند و جريان فتنه نيز درست همين خط را دنبال ميکند.
10- قيام کنندگان 9 دي، هدف راهبرد جديد دشمن
پيام قيام مردمي نهم دي 1388، اين بود که امکان فروپاشي نظام جمهوري اسلامي ايران، از درون با کپيبرداري از انقلابهاي رنگي «جنگ نرم» نيست؛ مردم به نظام اعتماد و دلبستگي دارند. همچنانکه پيام هشت سال دفاع مقدس ملت ايران اين بود که؛ امکان براندازي نظام جمهوري اسلامي از طريق" جنگ سخت" وجود ندارد.
پيام اسلام خواهي ملت ها در تحولات اخير منطقه و برگزاري اجلاس موفق غير متعهدها در ايران اين بود که؛ امکان انزواي سياسي ايران وجود ندارد. بنابراين انقلاب اسلامي را که کانون الهام بخشي در منطقه و جهان است، چون امکان براندازي و فروپاشي آن وجود ندارد، بايد از طريق افزايش فشار اقتصادي و سياسي مهار شود.
قدرت آن در داخل و خارج کاهش يابد. 9 دي اين پيام را به دشمن انتقال داد که جمهوري اسلامي از عمق مردمي برخوردار است. بنابراين دشمن قيام کنندگان 9 دي «دلبستگي و اعتماد ملي» را از طريق فشار اقتصادي هدف قرار داد. تا با ايجاد نارضايتي مردم را نااميد و مايوس سازد.
11- عبرت آموزي از گذشته
اکنون انتخابات جديدي در پيش رو است؛ در انتخابات رياست جمهوري در سال آينده نيز سياست آمريکا زير سؤال بردن مشروعيت نظام جمهوري اسلامي با هدف پايين آوردن مشارکت مردمي و باز توليد جريان فتنه است. در شرايط فعلي راهبرد آمريکا تشديد فشار و تحريم اقتصادي با هدف ناکارآمدسازي جمهوري اسلامي در داخل کشور و اعتبار زدايي از جمهوري اسلامي در خارج از کشور است.
نظام سلطه مي خواهد قبل از انتخابات مسئولان کشور را دچار اشتباه محاسباتي کند تا از طريق تعامل و مذاکره اهداف خودش را که قطعا تسليم و عقب نشيني نظام جمهوري اسلامي تحميل نمايد. همچنين نظام سلطه و جريان فتنه با القاء ناکارآمدي نظام و برجسته کردن آثار تحريم هاي اقتصادي و ضعف هاي داخلي ميخواهد، مردم را نااميد و در حمايت از نظام از طريق مسائل اقتصادي و معيشتي مايوس سازد و در نهايت مشارکت مردم در انتخابات آتي کاهش يافته و يا بر نتيجه انتخابات تاثير گذارندو دوباره آبرو ريزي نمايند.
در شرايط فعلي جريان فتنه، بدنبال انشقاق در جبهه انقلاب اسلامي است. با ناديده گرفتن خيانت هاي خود در انتخابات 1388 که اعتبار نظام را مخدوش ساختند؛ همچنان با برجسته کردن آثار تحريم هاي اقتصادي غرب و برخي از آسيب هاي داخلي از طريق دامن زدن به نارضايتي هاي اجتماعي، اعتراض و آشوب و در نهايت بي ثبات سازي کشور را دنبال مي کند.
همچنانکه ملت ايران با رهبري هاي الهي حضرت امام خميني رضوان الله عليه، توانست جنگ تحميلي هشت ساله را در يک شرايط کاملا نابرابر به فرصت تبديل کند. بطور قطع مسئولان و ملت ايران با حماسه ديگر، تحريم و جنگ اقتصادي دشمن را با استفاده از شعار سال1391؛ « توليد ملي از طريق راهبرد اقتصاد مقاومتي» به انقلاب و دگرگوني اقتصادي « استقلاي کامل اقتصادي» تبديل خواهد نمود؛ جريان معارض انقلاب اسلامي اعم از نظام سلطه، فتنه و انحراف اهداف زير را قبل از انتخابات رياست جمهوري سال 1392 پيگيري مي کنند:
11-1- بيثبات سازي اقتصادي از طريق برجسته سازي آثار تحريم هاي اقتصادي و بزرگنمايي ضعفهاي داخلي
11-2- بيثبات سازي سياسي از طريق به اشتباه انداختن مسئولان در محاسبه و برآورد دشمن، ايجاد انشقاق در جبهه انقلاب اسلامي، دروني کردن چالشها به ويژه بين مسئولان کشور و انفعال در برابر دشمن جهت مذاکره و تسليم.
11-3- نارضايتي اجتماعي(دامن زدن به اعتراض در گروه هاي مختلف جامعه)
11-4- کليد زدن پروژه آشوب قبل و يا بعد از انتخابات
12-ايران در شرايط فعلي در اوج اقتدار و برتري در منطقه و دنياست؛ به باور بسياري از سياست مداران غربي و نخبگان غربي در سطح منطقه و جهان موازنه قدرت به نفع جمهوري اسلامي تغيير کرده است؛ پارهاي از مصاديق اين اقتدار عبارتست از:
12-1- پيشرفتهاي چشمگير علمي و فن آوري نظام جمهوري اسلامي ايران؛
12-2-مقاومت و ايستادگي ملت ايران در برابر تحريم ها علي رغم تلاش فراوان آمريکا؛
12-3-پرچمداري جمهوري اسلامي ايران در بيداري اسلامي و مقابله با نظام سلطه در جهان اسلام؛
12-4-برگزاري اجلاس موفق غير متعهد ها به عنوان دومين اجلاس مهم جهاني با حضور 120 عضو به رغم راهبرد انزواي سياسي توسط غرب و برخي از کشورهاي عربي؛
12-5-پيروزي حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه و مقاومت و پيروزي فلسطيني ها در جنگ هاي 22 روزه و 8 روزه غزه در مقابل آمريکا و رژيم اشغالگر قدس؛
12-6-عقب نشيني آمريکا از عراق و اقتدار شيعيان طرفدار ايران در عراق؛
12-7-نفرت افکار عمومي منطقه و جهان از نظام سلطه جهاني و افزايش ضديت با امريکا؛
12-8-گسترش دين گرايي و معنويت گرايي در روند تحولات جهاني؛
12-9- شکست دشمن در طرح هاي مختلف براندازي (سخت، نيمه سخت و نرم) تاکنون؛
12-10- رويکرد مثبت توده هاي مردم در سطح جهان اسلام به انقلاب اسلامي و شخصيت برجسته حضرت امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري؛
12-11- گسترش فرهنگ انقلاب اسلامي، مقاومت و بيداري اسلامي در سطح منطقه؛
12-12-ضعف مباني فکري – فرهنگي ليبرال دمکراسي در برابر فرهنگ غني اسلام و انقلاب اسلامي؛
12-13- وجود بحران هاي فکري و فرهنگي درجوامع غربي؛
12-14- برخورداري از موقعيت ممتاز ژئوپلتيکي جمهوري اسلامي در بعد فرهنگي؛
12-15-برخورداري نظام از جايگاه و نفوذ والاي رهبري در عرصه هاي مختلف فرهنگي، اجتماعي و سياسي کشور؛
12-16- وجود فرهنگ ديني و ملي ريشه دار و دشمن ستيز در کشور؛
12-17-باور و اعتماد اکثريت مردم ايران به کارآمدي نظام جمهوري اسلامي؛
12-18-زير سئوال رفتن نظام ليبرال دموکراسي در آمريکا و اروپا از طريق جنبش ضد سرمايه داري (ضدوال استريت)؛
12-19-ريزش چشمگير آري جريان فتنه و از دست دادن بدنه مردمي اصلاح طلبان طرفدار فتنه پس از شکست کامل پروژه فتنه 88 .
اينها همه شرايط طلايي و استثنايي جمهوري اسلامي است که با حضور چشمگير مردم در انتخابات اسفند 92 يکبار ديگر 9 دي ديگري آفريده خواهد شد و اين بار نيز فتنه و آمريکا با شکست مفتضحانه ديگري روبرو خواهند شد. تجربه نشان داده است که مي توان با بصيرت افزايي راهبرد و اقدامات نظام سلطه، جريان فتنه و انحراف را پيشگيري و با اقدامات پيشدستانه مهار و مقابله کرد.
انشاء الله